توضیحات محصول
فرمانده نگاهش را به طرف پنجره برگرداند و به فکرفرو رفت. ازهمان لحظهای که با پدرحاجی مراد روبرو شده بود فهمیده بودکه ترکمنها چقدر به وطنشان عشق می ورزند. مثل پدرخودش به جبهه رفته بود. او نیزمثل پدرش یک پایش را درجنگ ازدست داده بود. هردو هم هیچ امتیازی از بنیاد جانبازان نگرفته بودند. چندباربرپای مصنوعی پدرحاجی مراد بوسه زده بود. برخلاف نظرمامورش او مطمئن بود که حاجی مراد هرگز نمیتواند ماموربکُشد.
مشخصات محصول
-
تعداد صفحات
-
108
-
ناشر
-
سوره مهر
نظرات کاربران
- مرتب سازی بر اساس :
- نظر خریداران
- مفیدترین نظرات
- جدیدترین نظرات
هنوز نظری برای این محصول ثبت نشده است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر، از طریق دکمه ثبت نظر اقدام نمایید.
متوسط امتیازها
0.0