توضیحات محصول
«منصوره» خانم هنوز هم پس از سالها، گاهی خواب قزاقهایی را می بیند که چادر از سر زنان میکشند. او در آن هنگام 7 سال بیشتر نداشت ولی همه چیز را به خاطر دارد. او هر بار که خواب بدی می بیند، مطمئن است که اتفاقی برای خانوادهاش میافتد؛ حالا او نگران پسرانش است. محمد و مرتضی دو عضو فعال مبارزات سیاسی علیه رژیم پهلوی هستند. آن شب به آنها خبر میرسد که مرتضی در درگیری دانشگاه شیراز به شهادت رسیده است. پس از مدتی بهاطلاع آنها میرسانند که محمد نیز در تهران شهید شده است، اما قبر و محل دفن او مانند بسیاری دیگر از شهدا مشخص نیست؛ آنها حتی اجازۀ برگزاری مراسم سوگواری را هم ندارند. پس از پیروزی انقلاب، به کمک نیروهای انقلابی قبر محمد را مییابند و ا ین مرهمی بر درد مادر است. با شروع جنگ تحمیلی حمید، مجید و عباس نیز برای دفاع از کشور خود به منطقهاعزام میشوند. مجید از همان ابتدا به علت استعداد بسیار به فرماندهی تخریب لشکر امام حسین(ع) منصوب میشود. حمید و عباس در عملیاتهای مختلف دچار جراحت شدید و جانباز میشوند ولی تا مدتی خبری از مجید به دست نمیآید. تمامی دوستانش او را دیدهاند که با شلیک تیری به زمین افتاده ولی به علت موقعیت خطرناک، قادر به بازگرداندن او نبودهاند. سالها از بیخبری مادر میگذرد. پدر پس از 5 سال سکته کرده و میمیرد. مجید با آزادهها هم نمیآید تا این که پس از 19 سال خبر بازگشت او به همراه کاروان شهدا دل مادر را شاد میکند؛ شهدایی که پیکر آنها بعد از سالها، در مناطق جنگی یافت شده بود.
مشخصات محصول
-
زبان
-
فارسی
-
وزن
-
168
-
کد دیوی
-
8fa3.62
-
مکان انتشار
-
تهران - تهران
-
تعداد صفحه
-
112
-
زمان انتشار
-
1387
-
شابک
-
9786009038619
نظرات کاربران
- مرتب سازی بر اساس :
- نظر خریداران
- مفیدترین نظرات
- جدیدترین نظرات
هنوز نظری برای این محصول ثبت نشده است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر، از طریق دکمه ثبت نظر اقدام نمایید.
متوسط امتیازها
0.0