توضیحات محصول
در زمانی که مغولها بر ایران مسلط بودند، سلطان ابوسعید از اولاد هلاکو در سلطانیه پایتخت خود فرمانروایی میکرد. او ماموران خود را که «ایلچی» نام داشتند برای ماموریتهای مهم اعزام میکرد. ایلچیها به هر شهر و دیاری که میرسیدند، اهالی محل مجبور بودند پذیرایی شایانی از آنها بکنند و هرچه را خواستند فراهم کنند. یکی از این ایلچیها به قریه «باشتین» (از دهات سبزوار) که مردم آن از شیعة متعصب بودند رسیدند و بعد از این که بهترین عمارت را برای اقامت ایلچی انتخاب کردند، برای خوشگذرانی زنانی طلب کردند. آزاده دختر زیباروی برای این امر در نظر گرفته شد؛ اما آزاده که زنی غیرتمند بود حاضر بود به دار آویخته شود اما تسلیم مغولها نشود. در حین دستدرازی مغولان به زنها، جنگی درگرفت و به جز چندنفر ایلچی و همراهانش کشته شدند. در این میان «عبدالرزاق» فرزند خواجه «فضلالله» که جوانی رشید بود و پدر او بین مردم اسلحه پخش میکرد به روستا وارد شد. مردم روستا با گفتههای او و شجاعت و غیرتمندی آزاده که دل عبدالرزاق را نیز ربوده بود، نام سربدار به خود گذاشتند و برای جنگ و دفاع از مملکت و ناموس خود آماده شدند.
مشخصات محصول
-
زبان
-
فارسی
-
وزن
-
723
-
کد دیوی
-
8fa3.62
-
مکان انتشار
-
تهران - تهران
-
تعداد صفحه
-
482
-
زمان انتشار
-
1389
-
شابک
-
9789646325784
نظرات کاربران
- مرتب سازی بر اساس :
- نظر خریداران
- مفیدترین نظرات
- جدیدترین نظرات
هنوز نظری برای این محصول ثبت نشده است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر، از طریق دکمه ثبت نظر اقدام نمایید.
متوسط امتیازها
0.0