توضیحات محصول
شب از نیمه گذشته بود و نمیتوانستم بخوابم. معمولاً تو اتوبوس که هستم، خوابم نمیگیرد. به صندلی تکان داده بودم و از شیشه بغل به چراغهایی که در دوردستها سو سو میزدند، نگاه میکردم. هر نوری نشانه یک زندگی با یک سرنوشت متفاوت بود. ولی من کاری به سرنوشت و زندگی آنها نداشتم. فقط حسرت لحاف تشک هاشون رو میخوردم. اونم پاهامونو دراز کنم و راحت بخوابم. حس نفرت همیشه با انسان بوده و خواهد بود. هیچ گاه از وضعیت موجود، خودمان راضی نیستیم. شاید همان لحظه که من حسرت خواب راحت رو تشک رو میخوردم، یک نفر هم کنار جاده حسرت اتوبوس رو میخورد و کس دیگری در زندان حسرت کنار جاده رو. این حسرتها تمامی ندارد.
مشخصات محصول
-
زبان
-
فارسی
-
وزن
-
210
-
کد دیوی
-
8fa3.62
-
مکان انتشار
-
ارومیه - آذربایجان غربی
-
تعداد صفحه
-
140
-
زمان انتشار
-
1400
-
شابک
-
9786007828038
نظرات کاربران
- مرتب سازی بر اساس :
- نظر خریداران
- مفیدترین نظرات
- جدیدترین نظرات
هنوز نظری برای این محصول ثبت نشده است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر، از طریق دکمه ثبت نظر اقدام نمایید.
متوسط امتیازها
0.0