توضیحات محصول
"سایه"ی جوان در انتظار خواستگاری پسر عمهاش، هادی، است، اما با کمال تعجب متوجه میشود عمه او را برای پسر بزرگترش "حامد" در نظر گرفته است. دختر، که جرات اعتراض و مخالفت ندارد به تقدیر تن میدهد و وقتی متوجه میشود هادی نیز این تقدیر را پذیرفته، آرامش بیشتری مییابد. رفتار تند حامد و شکایتهایش از زندگی، عرصه را به وی تنگ میکند، اما سایهی سرسخت حاضر به خم شدن و شکستن نیست. او با بافتن قالی سعی دارد سهمی در تامین زندگی داشته باشد. سرانجام پس از چند سال مشکلات مالی برطرف شده و در حالی که سایه احساس میکند به آرامش دست یافته و کودکانش روی خوش زندگی را میبینند، حامد به دام اعتیاد گرفتار آمده و همهچیز را بر باد داده و سرانجام زندگی خود را بر سر این مساله میبازد. سایه و فرزندانش تمام سختیها را به جان میخرند. اما پس از مرگ عمه، برای این که حرفی در میان نباشد، منزل وی را ترک و خانهای کوچک اجاره میکنند و با بافتن قالی روزگار میگذراند. برادرشوهر کوچکش، حمید، گاهگاهی به او سرزده و مایحتاج خانواده را تامین میکند. سالها از پی هم میگذرند و پسر سایه به سن ازدواج میرسد. در جشن ازدواج وی خانوادهی هادی بدون حضور پدر، شرکت میکنند. چندی بعد و در اوج بیماری سایه، هادی و حمید به دیدن وی آمده و "گلاب" دختر سایه، را برای پسر هادی خواستگاری میکنند. در همین مجلس است که زن متوجه میشود تمام کمکهای این سالهای حمید، از سوی هادی بوده و به سختی دلگیر شده و شب را به صبح نمیرساند. سالها بعد هادی برای عروسش، گلاب، حکایت میکند که تمام آن سالها که همه بر این اندیشه بودند وی خانوادهی برادر را فراموش کرده، او از ترس حرف مردم و برای حفظ بنیان خانوادهی خویش مجبور بوده در پرده بماند. اما تمام مدت دلش با همسر و فرزندان برادر بوده و برای تامین زندگی آنها از هیچ کاری دریغ نکرده است.
مشخصات محصول
-
زبان
-
فارسی
-
وزن
-
150
-
کد دیوی
-
8fa3.62
-
مکان انتشار
-
تهران - تهران
-
تعداد صفحه
-
100
-
زمان انتشار
-
1386
-
شابک
-
9789642655182
نظرات کاربران
- مرتب سازی بر اساس :
- نظر خریداران
- مفیدترین نظرات
- جدیدترین نظرات
هنوز نظری برای این محصول ثبت نشده است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر، از طریق دکمه ثبت نظر اقدام نمایید.
متوسط امتیازها
0.0