توضیحات محصول
در این داستان، "ارفاق" ـ رئیس بانک ـ با خواندن خبر حمله به یک بانک توسط سارقین، "محمود آقا"، نگهبان بانک را صدا زده دربارهی توجه به سارقین و خطر حملهی آنها به او هشدار میدهد. محمودآقا نیز در جواب رئیس بانک از مشاءالله خان، دربان بانک، اعتراض کرده، میگوید که "ماشاءالله خان شبها درس میخواند که کلاس دوازده را با متفرقه امتحان بدهد. برای امتحان از دو ماه پیش که از این کتابهای تاریخ و هارونالرشید و اینجور چیزها خریده، از صبح تا غروب کارش خواندن این کتابهاست، اصلا گاهی مثل دیوانهها یادش میرود اسمش چیست و کجا هست و چه کار میکند. پریروز جلوی بچهها میخواست بنده را صدا بزند میگفت: ابن سعدون، دیروز میخواست بیاید پیش شما پرسیدم کجا میروی؟ گفت میروم خدم هارونالرشید" و بدین ترتیب.....
مشخصات محصول
-
زبان
-
فارسی
-
وزن
-
408
-
کد دیوی
-
8fa3.62
-
مکان انتشار
-
تهران - تهران
-
تعداد صفحه
-
272
-
زمان انتشار
-
1384
-
شابک
-
9789645626714
نظرات کاربران
- مرتب سازی بر اساس :
- نظر خریداران
- مفیدترین نظرات
- جدیدترین نظرات
هنوز نظری برای این محصول ثبت نشده است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر، از طریق دکمه ثبت نظر اقدام نمایید.
متوسط امتیازها
0.0