پسرم قدش بلند است

9786001750588

ویژگی‌های محصول
نمای نزدیک:دو داستان اول مجموعه «پسرم قدش بلند است»، راوی احساسات و شیفتگی معصومانه بچه‌ها به پرنده‌ها و درخت است. در قصه اول یعنی «قفس»، نویسنده ماجرای پسری به نام قلیچ را روایت می‌کند که قناری مرده‌اش را زیر درخت توتی پشت قبرستان خاک کرده است. تلاش بچه‌ها برای اجرای مراسم سر قبر این قناری فصل درخشانی از معصومیت و عاشقانگی کودکانه آن‌ها را شکل می‌دهد. رابطه عاطفی قلیج با قناری‌اش تا آنجا ادامه پیدا می‌کند که تلاش او برای خرید و یا به دام انداختن یک پرنده دیگر، به شکست منتهی می‌شود. در داستان «درخت سیب» نیز آناهیتا آروان این عاطفه کودکانه را در بستر رابطه یک دختربچه با درخت سیبی به تصویر می‌کشد که بین دیوار خانه آن‌ها و همسایه‌شان روییده است. اما گره اصلی قصه، سیب سرخی است که در سمت خانه همسایه روییده و همه ذهن و حواس قهرمان داستان را به خود معطوف کرده و کشمکش میان او و علی پسر همسایه را شکل می‌دهد. اگرچه در ‌‌نهایت نیز آن سیب سرخ نصیب هر دوی آن‌ها می‌شود و درخت بخشنده که نقطه پیوندی میان دو خانه ایجاد کرده، پلی از ارتباط میان آن‌ها ایجاد می‌کند. «آسمون فیروزه» قصه خواستگاری یک مرد زن مرده از دختری نوجوان است. در این داستان اگرچه نویسنده اطلاع چندانی از شرایط دو خانواده و دلایل این خواستگاری نمی‌دهد، اما به لحاظ تصویر کردن معصومیت و سادگی دختر و نوع نگاه کودکانه‌اش به این ماجرا، بسیار زیبا و هنرمندانه عمل می‌کند. «‌بوی‌ گل پیراهن»، «نذر و نیاز»، «پسرم قدش بلند است»و …عناوین دیگر داستان‌های خواندنی و جذاب کتاب هستند.
توضیحات محصول

نمای میانی:تحصیلات آکادمیکش را در رشته ادبیات فارسی نیمه‌کاره‌‌ رها کرده تا دنیای کلام و کتابت را به واسطه حضور زنده در عرصه نوشتن تجربه کند و بیاموزد. آناهیتا آروان در نشریات کیهان بچه‌ها، رشد نوجوان و رشد معلم می‌نویسد و با کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، حوزه‏هنری و سازمان تبلیغات اسلامی نیز همکاری دارد. آروان سال ۱۳۵۴ در بروجرد به دنیا آمده و از ده سالگی در رامسر ساکن است. نمای دور:داستان «پسرم قدش بلند است» در مجموعه‌ای به همین نام از آناهیتا آروان، نقطه عطفی در میان داستان‌های دیگر کتاب است. داستانی روایت شده در فضای خیال و واقعیت، و پیچیده در حسرت‌های دور و آرزوهای به دست نیامده. قهرمان قصه، دختری است که درآینه، آینده خودش را می‌بیند. آینده‌ای که هیچ رنگی از حسرتهای امروز زندگی مادرش برآن نقش نینداخته است؛ مادری که پسر نمی‌زاید و روزگارش در هاله‌ای از تحقیر، کینه و کنایه می‌گذرد. اما قهرمان قصه، در رویای خود، پسری دارد قد بلند و زیبا و در خیالش برای او به دنبال دختری زیبا و قد بلند می‌گردد. می‌توان گفت رویای قهرمان قصه، در واقع تحقق بخشیدن به رویاهای دور و دراز مادری است که در تاریکی عقاید سنتی و خرافی گرفتار شده است. نویسنده در این داستان، با لحنی شاعرانه، به ستیز با برخی باورهای غلط اجتماعی می‌رود و بی‌آنکه در دام ادبیات فمینیستی و یا شعارزدگی بیفتد، به تاثیری عمیق در ذهن مخاطب دست پیدا می‌کند. از کتاب: پسر من قشنگ است. عروسم باید قشنگ باشد. کی را برایش بگیرم؟ دختر حاج علی اکبر را؟ نه. نه. قدش بلند نیست. پسرم قدش بلند است؛ عروس بلند بالا می‌خواهم. مثل عروس مرحوم ذوالفقاری که سرش را خم می‌کند تا از زیر طناب رخت، رد بشود. دختر مهری خانم خوب است، قدش هم بلند است؛ ولی یک کمی بدگل است. دماغش مثل دماغ مهری خانم کوفته قل قلی است. مسعود هم که دختر ندارد همه‌اش پسر دارد. تازه خودش هی دنبال عروس می‌گردد. صفحه ۴۷. داستان «پسرم قدش بلند است»

مشخصات محصول
  • قطع

  • پالتویی

  • تعداد صفحات

  • 66

  • ناشر

  • سوره مهر

نظرات کاربران

برای ثبت نظر، از طریق دکمه ثبت نظر اقدام نمایید.

متوسط امتیازها

0.0

نظرات کاربران

هنوز نظری برای این محصول ثبت نشده است.