توضیحات محصول
در گوشهای از یک شهر بزرگ و دود گرفته، محلۀ کوچک و فقیرنشینی بود که ستاره با مادرش آن جا زندگی میکرد. او آرزو داشت وقتی بزرگ شد نقاش بزرگی شود، اما او لوازم نقاشی نداشت. مدتی از شروع مدرسه میگذشت، باز هم زنگ نقاشی رسیده بود و دلهره به سراغ ستاره آمد. خانم معلم گفت : بچهها وسایل نقاشیتان را روی میز بگذارید، اما ستاره چیزی نداشت وآرام ازکیف کهنهاش مداد سیاهی را برداشت و شروع به نقاشی کرد. موضوع نقاشی شغل آیندۀ بچهها بود. ستاره هم با مداد سیاه دختری را کشید که در حال کشیدن نقاشی بود. وقتی معلم او را دید گفت : ستاره باز هم که لوازم نقاشی نیاوردهای، زود ازکلاس برو بیرون و به پدرت بگو دفعۀ بعد برایت لوازم نقاشی بگیرد. ستاره با چشمان پر از اشک گفت :خانم پدر من مرده است و با سرعت از کلاس بیرون رفت. همه ناراحت شدند و معلم هم بیشتر از همه. سالها گذشت و ستاره معلم نقاشی مدرسه شد. قرار بود با نقاشیهای مدرسه نمایشگاهی بر پا شود. ستاره برای معلم خود، که حالا پیر شده بود، هم کارت دعوت فرستاد.
مشخصات محصول
-
زبان
-
فارسی
-
وزن
-
24
-
کد دیوی
-
8fa3.62
-
مکان انتشار
-
تهران - تهران
-
تعداد صفحه
-
16
-
زمان انتشار
-
1387
-
شابک
-
9789642580293
نظرات کاربران
- مرتب سازی بر اساس :
- نظر خریداران
- مفیدترین نظرات
- جدیدترین نظرات
هنوز نظری برای این محصول ثبت نشده است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر، از طریق دکمه ثبت نظر اقدام نمایید.
متوسط امتیازها
0.0