توضیحات محصول
برشی از کتاب مدتی که به زاهدان رفت و آمد میکرد، چیزی از اوضاع آنجا نمیگفت. من هم نمیدانستم زاهدان درگیری است. دفعه آخری که برای مرخصی آمد، خیلی احوالش با روزهای عادی فرق داشت. دلم به شور افتاده بود. دو روز قبل از سفرش نشست کنارم و گفت: «خانم، اگر من در زاهدان شهید شوم تو چه کار میکنی؟» جواب دادم: «خدا نکند» دوباره پرسید: «اگر ریگی تیری بزند به سر من چه کار میکنی؟» دوباره گفتم: «خدا نکند! چرا از این حرفها میزنی؟ خدا برای ریگی نسازد. خدا از خانواده شما یکی را گرفته، تو سهم منی…» نگرانی من را که دید، بحث را عوض کرد. بلند شد و مقابل آینه قدی ایستاد. دستی به موهای پرپشتش کشید و گفت: «خدا را چه دیدی! شاید من تیری زدم به سر ریگی»
مشخصات محصول
-
قطع
-
رقعی
-
نوع جلد
-
شومیز
-
وزن
-
176
-
تعداد صفحات
-
192
-
سال انتشار
-
1398
-
ناشر
-
شهید کاظمی
نظرات کاربران
- مرتب سازی بر اساس :
- نظر خریداران
- مفیدترین نظرات
- جدیدترین نظرات
هنوز نظری برای این محصول ثبت نشده است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر، از طریق دکمه ثبت نظر اقدام نمایید.
متوسط امتیازها
0.0