توضیحات محصول
"دانیال" کوچولو که همه او را "دانی" صدا میکردند؛ با پدر، مادر و دایی جواد در باغ زیبای مادربزرگ زندگی میکرد. او به کمک مادربزرگ در انتهای باغ، برای خود یک مرغدانی ساخته بود و چندین مرغ و خروس زیبا را در آن نگهداری میکرد. یک روز دایی جواد چندین تخممرغ زیر یکی از مرغها گذاشت. پس از چندین روز تعدادی جوجۀ زیبا از تخمها بیرون آمد. هر روز صبح دایی جواد و دانی، جوجهها را از لانه بیرون میآوردند. چون ممکن بود که کلاغ و گربه به جوجهها حمله کنند، دانی با دقت مواظب جوجهها بود، اما یک روز گربه از غفلت دانی استفاده کرده و به یکی از جوجهها حمله کرد و او را به دندان گرفت و فرار کرد. با داد فریاد دانی، دایی جواد و پدر گربه را دنبال کردند و جوجه را نجات دادند. دانی در حالی که از این پیشامد بسیار ناراحت بود و گریه میکرد، گفت که دیگر اجازه نخواهد داد گربه یا کلاغی به جوجههایش نزدیک شود.
مشخصات محصول
-
زبان
-
فارسی
-
وزن
-
18
-
کد دیوی
-
8fa3.62
-
مکان انتشار
-
تهران - تهران
-
تعداد صفحه
-
12
-
زمان انتشار
-
1387
-
شابک
-
9789645581966
نظرات کاربران
- مرتب سازی بر اساس :
- نظر خریداران
- مفیدترین نظرات
- جدیدترین نظرات
هنوز نظری برای این محصول ثبت نشده است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر، از طریق دکمه ثبت نظر اقدام نمایید.
متوسط امتیازها
0.0