توضیحات محصول
غروب آخرین چهارشنبه سال 1356 بود. «عماد» به خود اجازه داده بود به دور از خانواده و امر و نهیهای پدر و مادر، به همراه صمیمیترین دوستش «نادر» برای تفریح به خیابان برود. نادر پنج سالی از او بزرگتر بود. ولی او هم مانند عماد تحصیل را رها کرده و در کارخانه کارگری میکرد. آن شب آندو با هم در خیابانها قدم میزدند. آتشبازی میکردند و از خوراکیهای تعارفی مردم میخوردند. تا اینکه ناگهان نگاه عماد به دختری زیبارو افتاد، دخترک با همان نگاه اول دل عماد را برده بود؛ عماد با صدای نادر به خود آمد و پس از مدتی گشتزنی در خیابانها به خانه بازگشت و در کمال ناباوری دریافت که پدرش از دنیا رفته است. پس از مرگ پدر، عماد سرپرستی خانواده را برعهده گرفت. روزی او به همراه نادر به محلهای رفتند که عماد دختر را در آنجا دیده بود. ولی آنچه که میدید باور نمیکرد. «مهلا»، همان دختر زيبارو، عاشقانه چشم در چشم نادر دوخته بود. پس از مدتی نادر اعلام کرد که قصد ازدواج با مهلا را دارد. عماد به هیچروی قادر نبود عشق خود به مهلا را فراموش کند و برای انتقام از شکست خویش، با خانواده، نادر و مهلا بدرفتاری میکرد. ولی سرنوشت بازیهای بسیاری برای آنان رقم زده بود.
مشخصات محصول
-
زبان
-
فارسی
-
وزن
-
438
-
کد دیوی
-
8fa3.62
-
مکان انتشار
-
تهران - تهران
-
تعداد صفحه
-
292
-
زمان انتشار
-
1398
-
شابک
-
9786226315067
نظرات کاربران
- مرتب سازی بر اساس :
- نظر خریداران
- مفیدترین نظرات
- جدیدترین نظرات
هنوز نظری برای این محصول ثبت نشده است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر، از طریق دکمه ثبت نظر اقدام نمایید.
متوسط امتیازها
0.0